مقدمه:
مسلماً هر فرد مسلمانی جهت رسیدن به کمالات اخلاقی و تحقق بخشیدن به اهداف بعثت نبوی (ص) که اتمام مکارم اخلاق است، میکوشد تا فضایل اخلاقی را کسب نموده و از رذایل اجتناب ورزد. اخلاق از دیدگاه اسلام مجموعهای از اصول و ارزشهایی است که رفتار انسان را تنظیم میکند و این ارزشها را وحی تعیین نموده است و برای آنها اصول و ضوابطی قرار داده است. این اصول و ضوابط دارای اوامر و منهیاتی است که هر فرد مسلمان باید آنها را رعایت نماید. که بدون شناخت و داشتن توان علمی نمیتوان به این مهم دست یافت. از جمله این منهیات، رذیلهی لغو است که متأسفانه گریبانگیر جامعهی اسلامی شده و باعث شده است تا ارزشمندترین نعمت انسان مسلمان که همان وقت است نه تنها در بیارزشی بلکه در گناه سپری گردد که خسارتی بزرگ است. در نوشتار حاضر سعی شده است تا تعریف دقیقی از آن ارایه شده و معانی و مفاهیم آن از قرآن کریم استخراج گردد و حکم آن از دیدگاه شریعت بیان شود.
كلمات كليدي: قرآن، لغو، بيهودهگويي، عبث، مؤمنان و بهشت
لغو در لغت
حرف احمقانه، حرف بی معنی، حرف مفت، چرت، بیخود، باطل، بیهوده، اشتباه، لغزش سهو، بیهوده گفتن، در سخن خطا کردن، بیهودهگویی، هر چیز بیفایده، خطا و معصیت و آنچه به شمار و حساب نیاید.
بنابراین«لغو» در لغت به چیزی اطلاق میشود که مورد اعتنا نبوده و از آن نفعی حاصل نگردد.
واژگانِ هزل، لهو و عبث، نیز به معنی کلام و کار بیاهمیت، بدون قصد و بیحاصل است؛ و از این جهت با واژهی «لغو» هممعنا میباشند.
لغو در اصطلاح
لغو در اصطلاح به سخن بیهوده و یاوهای گویند که هیچ منفعتی در بر ندارد. در تعریفی دیگر آوردهاند: هر سخنی که در آن ذکر خدای عز و جل نباشد. به هر باطل، لهو، بیهودگی، یاوه، معصیت و هر گفتار و کردار ناپسند لغو گفته میشود که در رأس آن شرک و پایینترین آن، آنچه نه مفید و نه مضر است و میتوان به جای آن کار مفیدتری انجام داد. و در اصطلاح قرآنی به کلام، عمل یا فکر بیهوده و باطلی که موجب غفلت انسان از یاد خدا باشد، اطلاق میشود.
آنچه زمینه را برای مبتلاشدن به لغویات آماده میکند.
1. غفلت از یاد خدا و روز جزا:
یکی از عواملی که موجب روی آوردن انسانها به کارهای لغو و بیهوده میگردد، فراموشی یاد خدا و روز جزاست. قرآن در این باره میفرماید:
«الَّذِينَ اتَّخَذُواْ دِينَهُمْ لَهْوًا وَلَعِبًا وَغَرَّتْهُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا فَالْيَوْمَ نَنسَاهُمْ كَمَا نَسُواْ لِقَاء يَوْمِهِمْ هَذَا... » (اعراف: 51)
«همانها كه دين و آيين خود را به سرگرمى و بازيچه گرفتند و زندگى دنيا آنان را مغرور ساخت، امروز ما آنها را فراموش مىكنيم، همانگونه كه لقاى چنين روزى را فراموش كردند!... »
آیه بیان میدارد که، علت اعراض این افراد از برنامههای دین، و روی آوری به امور بیهوده، فراموشی یاد خدا و روز جزا میباشد.
2. به دنبال لذات دنیایی گشتن:
لذتجویی از عوامل مهم، در گرایش به لغویات است؛ چرا که، انسان برای رسیدن به لذات زودگذر، عنان خود را به دست هوای نفس سپرده و نفس، او را از پرداختن به اهداف انسانی و الهی دور میسازد. قرآن دربارهی لذتجویانی که در لغویات غرق شدهاند، پیامبر را مورد خطاب قرار داده و میفرماید:
«ذَرْهُمْ يَأْكُلُواْ وَ يَتَمَتَّعُواْ وَ يُلْهِهِمُ الْأَمَلُ فَسَوْفَ يَعْلَمُون» (حجر: 3)
«بگذار آنها بخورند، و بهره گيرند، و آرزوها، آنان را غافل سازد ولى بزودى خواهند فهميد!»
اشارهی آیه به کسانی است که، تنها لذتهای مادی را ملاک عمل خود قرار داده و از امور مهم غافل گشته و خود را با لغویات سرگرم نمودهاند.
3. مصاحبت با بدکاران:
از دیگر عوامل گرایش به لغویات، همنشینی با افراد ناسالم است؛ چرا که، این افراد حق را باطل و باطل را به صورت حق جلوه داده و عمل زشت و لغو را در نظرها، زیبا و پرفایده مینمایانند. قرآن میفرماید:
«وَ قَيَّضْنَا لهَُمْ قُرَنَاءَ فَزَيَّنُواْ لهَُم مَّا بَينَْ أَيْدِيهِمْ وَ مَا خَلْفَهُمْ... وَ قَالَ الَّذِينَ كَفَرُواْ لَا تَسْمَعُواْ لهَِذَا الْقُرْءَانِ وَ الْغَوْا فِيهِ لَعَلَّكمُْ تَغْلِبُون»(فصلت: 25و26)
«ما براى آنها همنشينانى (زشتسيرت) قرار داديم كه زشتيها را از پيش رو و پشت سر آنها در نظرشان جلوه دادند؛ ... كافران گفتند: گوش به اين قرآن فرا ندهيد و به هنگام تلاوت آن، جنجال كنيد؛ شايد پيروز شويد!»
اشارهی آیه بر این امر است که همنشین ناصالح، زشتیها را برای دوستان خود تزیین نموده و آنان را امر به لغوگویی و جنجال میکند، تا صدای حق به گوش مردم نرسد.
مصادیق لغو از منظر قرآن
1. پرستش بتها:
پرستش به منظور اظهار حاجت، جلب منفعت و يا دفع خطر و ضرر است و در صورتى كه، معبود فاقد حس و ادراك باشد، اظهار حاجت لغو خواهد بود و دلیلی برای خضوع در برابر آن وجود نخواهد داشت.
«إِذْ قَالَ لِأَبِيهِ يَأَبَتِ لِمَ تَعْبُدُ مَا لَا يَسْمَعُ وَ لَا يُبْصِرُ وَ لَا يُغْنىِ عَنكَ شَيْئاً» (مریم: 62)
«به پدرش گفت: اى پدر! چرا چيزى را مىپرستى كه نه مىشنود، و نه مىبيند، و نه هيچ مشكلى را از تو حلّ مىكند؟!»
این آیه -که مربوط به احتجاج ابراهیم(ع) با عموی خود میباشد- بیانگر این مطلب است که پرستش موجودی که هیچگونه قدرتی ندارد (بتپرستی)، لغو و بیهوده است.
2. قسمهای لغو:
از آنجا که سوگند خوردن ارزش و اهمیت خاصی در کلام داشته و همچنین در کلام و زندگی انسان اثرگذار است، گاهی ممکن است انسان برحسب عادت و بدون قصد، آن را به زبان آورد؛ لذا، یکی از مواردی که در قرآن به عنوان مصادیق لغو به شمار آمده، سوگندهایی است که بدون قصد و ایجاد اثر بر زبان جاری میشود:
«لا يُؤاخِذُكُمُ اللَّهُ بِاللَّغْوِ في أَيْمانِكُم ... » (بقره: 225)
«خداوند شما را به خاطر سوگندهايى كه بدون توجه ياد مىكنيد، مؤاخذه نخواهد كرد... »
در این آیهی شریفه، خداوند سوگندهای بدون قصد و توجه را نیز، لغو شمرده؛ لکن، مورد مؤاخذه قرار نمیدهد.
3. عبادات لغو
مصداق دیگری که در قرآن برای لغو ذکر شده است، اعمال و افعال بیهودهای بود که از کفار به نام عبادت انجام میگرفت:
«وَ ما كانَ صَلاتُهُمْ عِنْدَ الْبَيْتِ إِلاَّ مُكاءً وَ تَصْدِيَةً... » (انفال: 35)
«(آنها كه مدّعى هستند ما هم نماز داريم، ) نمازشان نزد خانه (خدا)، چيزى جز «سوت كشيدن» «كف زدن» نبود... »
در حقیقت این آیه، به عبادت کفار- که در مقابل کعبه برای بتهای خود، حرکات زنندهای مانند کف زدن و... انجام میدادند- اشاره کرده و بیان میکند که این رفتارها مخصوص مجالس لغو بوده و با قداست کعبه منافات دارد.
مواضع لغو در قرآن
از آنجا که قرآن، خلقت عالم وجود را- که انسان هم جزئی از آن عالم است- بر اساس اهداف والای الهی دانسته و اینکه هر موجودی در این عالم دارای وظایفی بوده که باید آن را انجام دهد، تا آن هدف والا محقق گردد؛ لذا، خداوند در قرآن، با عبارات مختلف، انسان را از مشغول شدن به اموری که متناسب با هدف الهی نیست، برحذر داشته و پرهیز از لغویات را از صفات مؤمنان قرار داده است. واژهی لغو در قرآن کریم در چهار موضع وبرای چهار مطلب، 11 بار تکرار شده است. سه موضع مباحثی را در همین دنیا مطرح میکند و یک موضع مربوط به آخرت است.
الف)پرهیز از لغو، درس مهم اخلاق اجتماعی
این درس مهم اخلاق اجتماعی را خداوند در آیات ذیل بیان میفرماید:
وَالَّذِينَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ: و آنان كه از بيهوده رويگردانند (مؤمنون: 3)
- وَالَّذِينَ لَا يَشْهَدُونَ الزُّورَ وَإِذَا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا كِرَامًا: و كسانىاند كه گواهى دروغ نمىدهند و چون بر لغو بگذرند با بزرگوارى مىگذرند (فرقان: 72)
– وَإِذَا سَمِعُوا اللَّغْوَ أَعْرَضُوا عَنْهُ وَقَالُوا لَنَا أَعْمَالُنَا وَلَكُمْ أَعْمَالُكُمْ سَلَامٌ عَلَيْكُمْ لَا نَبْتَغِي الْجَاهِلِينَ: و چون لغوى بشنوند از آن روى برمىتابند و مىگويند كردارهاى ما از آن ما و كردارهاى شما از آن شماست. سلام بر شما جوياى [مصاحبت] نادانان نيستيم. (قصص: 55)
در این آیات مبارک، خداوند اعراض مؤمنان را از لغو و گذشت آنان را بر لغو بیان میدارد. در سورهی مؤمنون میفرماید: "والذين هم عن اللغو معرضون". صفت خاصهی مؤمنین این است که از لغو پرهیز میکنند و این صفت آنقدر مهم است که در کنار نماز خاشعانه - انجام زکات - محافظت شرمگاه - وفای به عهد - امانت داری و محافظت بر نمازآمده است و خاص به جهت داشتن این صفات، مومنان را وارثان جنت معرفی نموده است.
در سوره فرقان از اوصاف عباد الرحمن خداوند میفرماید " اذا مروا باللغو مروا کراما" آنان هر گاه گذرشان به امور لغو میافتد بزرگوارانه از کنار آن میگذرند یعنی با سنجیدگی و شرافت خواهند گذشت. هرگز با قصد و اراده وارد آن نمیشوند بلکه از آن نفرت دارند نه مبتلایان به گناه را تحقیرمیکنند و نه خود را برتر از آنها میدانند یعنی تکبر هم نمیورزند.
ابن مسعود (رض) بر مجلسی بیهوده و لغوی گذشت و به آن توجهی ننمود. خبر به پیامبر (ص)رسید، پیامبر (ص) این آیه را تلاوت نمودند: "اذا مروا با للغو مروا کراما" آنگاه فرمودند: پسر مسعود، کریم شد.
در سوره ي مبارکه ي قصص خداوند متعال از جمله صفات عدهاي از اهل کتاب (مسيحي) که نزد پيامبر (ص)آمدند و اسلام آوردند و حتي در غزوه خيبر نيز شرکت کردند ميفرمايد: «و اذا سمعو ا للغو اعرضو عنها و قالوا لنا اعمالنا و لکم اعمالکم سلام عليکم لا نبتغي الجاهلين»
ايشان هنگاميکه از مقابل کساني مي گذشتند که حرف لغو و بيهوده ميگفتند: «از آن روي برگرداندند و گفتند اعمال ما براي ما و اعمال شما براي خودتان. سلام بر شما ما چیزی از جاهلین نمیطلبیم.» این سلام متارکه و سلامت است یعنی به حریف خود گفتن که ما انتقام بیهودگی را از شما نمیگیریم و در واقع بیان میدارند که روش ما این است که از کار شما به سلامت باشیم.
ب) فعل «الغی» به معنای بی اثر کردن و بی توجهی کردن
موضع دومی که خداوند متعال از لغو صحبت میفرماید، فعل«الغو» درآیهی مبارکهی فصلت است که میفرماید:
«و قال الذين كفروا لا تسمعوا لهذا القرأن و الغو فيه لعلكم تغلبون» (فصلت:26)
الغی به معنی بی اثر کردن، بی توجهی کردن، هیچ و پوچ خواندن، بی اساس و بی اعتبار کردن است.
وقتی کفار از مقابله کردن با قرآن عاجز ماندند و تمام تدابیر علیه آن بی فایده بود آنگاه آنها حرکت دیگری شروع کردند. ابن عباس(رض) میفرماید: «ابوجهل مردم را به این وا میداشت که وقتی محمد(ص) به خواندن قرآن مشغول میشود شما در جلوی او فریاد بکشید، سر و صدا راه بیندازید تا مردم متوجه او نشوند که چه میگوید» این سوت کشیدن و کف زدن و سروصدا کردن را خداوند با فعل الغو بیان کرده است.
ج) سوگند لغو:
«لاَّ يُؤَاخِذُكُمُ اللّهُ بِاللَّغْوِ فِيَ أَيْمَانِكُمْ وَلَكِن يُؤَاخِذُكُم بِمَا كَسَبَتْ قُلُوبُكُمْ وَاللّهُ غَفُورٌ حَلِيمٌ» (بقره: 225) خداوند شما را به سوگندهاى لغوتان مؤاخذه نمىكند، ولى شما را بدانچه دلهايتان [از روى عمد] فراهم آورده است مؤاخذه مىكند و خدا آمرزنده بردبار است.
«لاَ يُؤَاخِذُكُمُ اللّهُ بِاللَّغْوِ فِي أَيْمَانِكُمْ وَلَكِن يُؤَاخِذُكُم بِمَا عَقَّدتُّمُ الأَيْمَانَ» (مائده: 89) خدا شما را به سوگندهاى بيهودهتان مؤاخذه نمىكند. ولى به سوگندهايى كه [از روى اراده] مىخوريد [و مىشكنيد] شما را مؤاخذه مىكند.
در این آیات مبارک خداوند فرموده است: لا يؤاخذكم بالغو في ايمانكم؛خداوند شما را در برابر سوگند لغو مواخذه نمیکند.
سوگند لغو آن است که شخص بر چیزی سوگند میخورد به این گمان که آن چیز رخ داده است. سپس خلاف آن آشکار میشود. یا آن سوگندی که شخص در اثنای سخن گفتن خویش از روی عادت و بیاختیار نه به قصد سوگند خوردن بر زبان میآورد، در شوخیها، مزاحها، مثل گفتن، آری والله، نه والله...
در این موضع خداوند سوگند لغو را بیان نموده و آن را در مقابل دو نوع سوگند دیگر یعنی منقعده و غموس قرار میدهد که آنها کفاره و گناه را به دنبال دارند ولی سوگند لغو علاوه بر این که سوگند حساب نمیشود کفاره ندارد و گناهی هم به حساب نمیآید. (بدون احتساب اختلاف فقها که بعضی اعتقاد دارند اگر سوگند لغو بدون قصد باشد کفاره دارد)
دـ عدم ارتباط بهشتیان با لغو
«لَا يَسْمَعُونَ فِيهَا لَغْوًا إِلَّا سَلَامًا وَلَهُمْ رِزْقُهُمْ فِيهَا بُكْرَةً وَعَشِيًّا» (مریم: 62) در آنجا سخن بيهودهاى نمىشنوند جز درود و روزىشان صبح و شام در آنجا [آماده] است.
لَا يَسْمَعُونَ فِيهَا لَغْوًا وَلَا تَأْثِيمًا إِلَّا قِيلًا سَلَامًا سَلَامًا (واقعه: 25-26) در آنجا نه بيهودهاى مىشنوند و نه [سخنى] گناهآلود.
لَّا يَسْمَعُونَ فِيهَا لَغْوًا وَلَا كِذَّابًا (نبأ: 35) در آنجا نه بيهودهاى شنوند و نه [يكديگر را] تكذيب [كنند]
لَّا تَسْمَعُ فِيهَا لَاغِيَةً (غاشیه: 11) سخن بيهودهاى در آنجا نشنوند.
آخرين بخش از بحث لغو در قران مربوط به احوال بهشتيان مي گردد که در چهار آیهی 62 مریم، 25 واقعه، 35 نبأ و 11 غاشیه ميفرمايد: آنها در بهشت سخن بیهودهای نميشنوند: «لَّا يَسْمَعُونَ فِيهَا لَغْوًا» يا «لَاغِيَةً» و در کنار آن ميفرمايد: « وَلَا كِذَّابًا» « وَلَا تَأْثِيمًا إِلَّا قِيلًا سَلَامًا».
که در اين مورد دو نکته اهميت دارد: اول اينکه لغو با تاثيم و کذب مساوي قرار داده شده است ودر ثاني به جاي لغو متضاد آن يعني سلام به آنها گفته ميشود که نشان دهندهي اهميت و بزرگي اين قضیه ميباشد. و یک آیه نیز از نوشیدنی بهشت صحبت شده است که در آن لغو و تأثیم وجود ندارد. یعنی همچون شرابهای دنیا که پس از آن شخص از خود بی خود و به بیهوده گویی مبتلا شده که عقل را زایل مینماید و مرتکب هر گونه جنایت میشود، در شراب بهشت این گونه اثرات وجود ندارد. بنا بر آیات مبارکه بالا و حدیث شریف نبوی (ص) که میفرماید: «إِنَّ مِنْ حُسْنِ إِسْلاَمِ الْمَرْءِ تَرْكَهُ مَالاَ يَعْنِيهِ؛ از نیکویی اسلام شخص این است که از امور بیفایده دست بردارد» بر هر فرد مسلمان واجب است از لغو پرهیز نماید.
پیام آیات قرآنی در مورد لغو
1 – انسان مسلمان که میخواهد آراسته به اخلاق اسلامی گردد باید از هر گونه لغو پرهیز نموده و سعی نماید که تمام اوقات زندگیاش در مفیدترین حالت سپری گردد.
2 – لازم است از هر مجلسی که در آن ذکر خدا نباشد و انسان را از خدا غافل نماید، پرهیز نمود.
3. شرکت در مجالسی که گناه صورت میگیرد و دستورات شریعت اسلامی درآن رعایت نشود، گناه است.
4. هرگونه کردار و گفتار ناپسند که موجبات رضایت خداوندی در آن نباشد و از جهتی باعث تحقیر یا توهین به شخص مسلمان شود، حرام است.
5. برای رسیدن به سلام پروردگار در بهشت، باید از هر گونه لغو، کذب و اثم پرهیز نمود.
6. ذکر خدا و یادآوری قیامت مانع فرو رفتن در لغویات میگردد.
7. لذتجوییهای بیرویه دنیوی و اطاعت هوای نفس مانع رسیدن به خدا میشود.
8. همنشینان بد سوق دهندگان انسان به ورطه هلاکت میباشند.
9. اگرچه خداوند سوگند لغو را مواخذه نمیکند ولی تا حدامکان باید از آن پرهیز نمود.
10. بهترین روش برخورد با افرادی که با لغویات انسان را مورد خطاب قرار میدهند، «سَلَامٌ عَلَيْكُمْ لَا نَبْتَغِي الْجَاهِلِينَ» میباشد.
منابع و مآخذ:
1. اصفهانی، راغب، ترجمه مفردات الفاظ قران(مترجم: رحیمینیا، مصطفی)تهران، نشر سبحان 1386.
2. السعدی، عبدالرحمن بن ناصر، تفسیر راستین(مترجم: گمشادزهی محمدگل)تهران، نشر احسان 1387.
3. خرمدل، مصطفی، تفسیر نور، تهران، نشر احسان، 1387.
4. سیدقطب، تفسیر فی ظلال القرآن (مترجم: خرمدل، مصطفی) تهران، نشر احسان 1366.
5. عثمانی، محمدشفیع، تفسیر معارف القرآن(مترجم: حسین پور محمدیوسف)تربت جام، انتشارات شیخ الاسلام 1381.
6. عمید، حسن، فرهنگ عمید، تهران، انتشارات امیرکبیر 1363.
7. مخلص، عبدالرئوف، تفسیرانوار القرآن، تربت جام، انتشارات شیخ الاسلام 1381.
8. معین، محمد، فرهنگ فارسی، تهران، نشر سرایش 1381.
9. وهبة الزحیلی، تفسیر المنیر(مترجم: خاموش هروی، عبدالله) تربت جام، انتشارات شیخ الاسلام 1382.
نظرات